
مدیریت دانش( Knowledge Managment –به اختصار KM) به مدیریت فرایندهای خلق، ذخیره و نگهداری و به اشتراک گذاردن دانش میپردازد؛ که بهطور عمومی باید شامل شناسایی وضعیت موجود، تشخیص، وضوح نیازها و خواستهها و بهبود فرایندهای مورد اثر باشد و به تبع آن پروژههای مدیریت دانش پروژههای بهبود بخشی هستند.
در این گونه پروژههای مدیریت دانش سه جنبه اصلی باید مد نظر باشد: اول مدیریت دانش شرایط عمومی در یک سازمان است( محیط فرهنگی و فرایندهای KM) دوم تهیه راهکارهایی برای فرایندها KM بین انسانها و به صورت مستقیم یعنی ارتباطات.
( مانند نوارهای ویدیویی، آموزش، اسناد، وبگاهها) بهطور کلی مدیریت اطلاعات( IM ). به دلیل این که KM در چنین ابعادی تغییر میکند باید فعالیتهای زیر را که به آن مربوط است در نظر داشته باشد.
امروزه سازمانها دریافتهاند که هیچ چیز به اندازه دانش نمیتواند آنها را در دنیای رقابتی مطلوب قرار دهد.
لذا بیش از هر چیز کارکنان سازمان به عنوان صاحبان دانش و مهمترین سرمایه سازمان مورد توجه قرار گرفته اند.
مدیریت دانش، فرایند منظم یافتن، انتخاب کردن، سازماندهی، گزینش و ارایه دانش است که به سازمان کمک میکند تا بصیرت و درک لازم را از تجربه خود به دست آورد.
باید توجه داشت که مدیریت دانش امری پایان ناپذیر است که همواره سازمان را در تغییرات یاری میکند و نیازمند پشتیبانی و توجه دایمی استدر اقتصاد دانش محور، بویژه در صنایع جدید که رشد سریعی دارند، مدیریت دانش تاثیری مهمتر و مستقیم تری بر نوآوری دارد .
تراکم و کیفیت این رابطه از نظر رقابت، رشد، ایجاد شغل و کیفیت زندگی، نقش فزایندهای بر سرمایه گذاری در تحقیق میگذارد.
در این میان، تدارک یک سیستم ارزیابی عملکرد منسجم به منظور پایش کارآیی و اثربخشی عملکرد مدیریت و تجاری سازی دانش میتواند نقش کلیدی و سازندهای را در خط مشی گذاری تصمیم گیران و تصمیم سازان عرصه مدیریت دانش و همچنین سرمایه گزاران ایفا نماید.
در این مقاله سعی شده با کالبدشکافی ماهوی و شکلی در راستای شناسایی عناصر سازنده مدلهای ارزیابی مستخرج از تحقیقات قبلی در خارج از کشور و ایران، علاوه بر اینکه میخواهیم زاویه دید متفاوتی از منظر دانشگاه ها، سازمانهای متولی امر تجاری سازی دانش و همچنین دولتها داشته باشیم؛ مروری نیز برنتایج تحقیقات انجام شده در سنوات گذشته مد نظر خواننده قرار گیرد.
منبع : مقاله مدیریت دانش
نظرات شما عزیزان:

